مقدمات طراحی کاراکتر کارتونی: با اعمال تغییرات کوچک در چهره، احساسات خلق کنید

Drag to rearrange sections
Rich Text Content

 

میلیون‌ها جفت چشم، دماغ، جفت گوش و چانه در دنیا وجود دارد، هر کدام با ویژگی‌های خاص خودشان. با این حال برای کشیدن آنها در حالت کارتونی، فقط نیاز خواهید داشت تا مفاهیم پایه طراحی کاراکتر را بلد باشید. پس از اینکه توانستید این مفاهیم را یاد بگیرید، به عمق مطالب دقت کنید، مطمئن باشید از اینکه سر کاراکتر شما حس سه بعدی بودنش را به شما می‌دهد، و شما یاد گرفته‌اید که چگونه کاراکترتان را از هر زاویه‌ای طراحی کنید. اگر قادر به انجام آن باشید، عالی است. اما اگر واقعا خواهان جلب توجه به هنرتان هستید، شما باید یاد بگیرید که چگونه به کاراکترتان با حالات چهره پویایی بدهید.

تقریبا هر کسی می‌تواند یک چهره بکشد. یک دایره می‌کشید با چندتا نقطه، بعد هر کسی که به آن نگاه کند خواهد گفت: «این یک چهره است.» اما چهره همانطور که یک چیز آسان برای طراحی است، می‌تواند زمانی که سر و کار ما با احساسات باشد سخت بشود.

 

رفتار چهره یک انسان

حالات چهره انسان‌ها، به همان راحتی که تن صداشان می‌تواند عوض شود، تغییر می‌کنند. حالات چهره تنها حاصل تکان خوردن چند عضله نیست، بلکه حاصل تحرک چند عضله و ثابت ماندن عضله‌های دیگر است. برای مثال در خندیدن یا لبخند زدن، تنها تفاوت اساسی شدت این دو احساس خواهد بود.

اگر من از شما بپرسم که در تصویر زیر چه احساسی را مشاهده می‌کنید، چه می‌گویید؟

می‌دانم، شما خواهید گفت که این تصویر به شما یک حس از آرامش می‌دهد. شاید او دارد راجبه یک چیزی فکر می‌کند. راستش هیچکدام از اینها نیست. در حقیقت این چهره دارد هیچ حالتی را نشان نمی‌دهد. از آنجایی که هیچ عضله‌ای هیچ تحرکی نداشته است هیچ حالتی هم شکل نگرفته است. ما در این تصویر عملا داریم به غیبت هر گونه حسی نگاه می‌کنیم. پس به تعبیری «آرام» یک توصیفی است که می‌توانیم از این بکنیم.

مشکلی ندارد، اگر شما از این حساس در همه طراحی‌هایتان استفاده کنید. در حقیقت این حالت چهره‌ای است که مردم در ۸۰٪ روز دارند. اما مسئله اصلی اینجاست که مردم تنها زمانی این حالت چهره را دارند که تنها باشند. چراکه زمانی که شخص دیگری در کنارش باشد، به هر صورت یک واکنش به همراه خواهد بود. و این خود با یک عکس العمل دیگری همراه خواهد بود. و زمانی که داریم در رابطه با کارتون حرف می‌زنیم، ما باید هر چقدر که جا دارد پیاز داغش را زیاد کنیم تا روی مخاطب نهایت تاثیر را بگذارد.

 

احساسات اصلی

احساسات اصلی آن دسته احساساتی هستند که ما انسان‌ها کنترل کافی برای چگونه به وجود آمدنشان نداریم. این به این معنی است که این احساسات سمت و سو مشخصی ندارند. به یکباره اتفاق می‌افتند، به عنوان عکس العملی در جواب یک عمل دیگر.

این احساسات سوای از قومیت و جنس در چهره‌ همه انسان‌ها شکل می‌گیرد. در قسمت زیر من این احساسات را نوشته‌ام:

  1. خوشحالی: دهان حالت منحنی شکل به سمت بالا می‌گیرد – ابرو‌ها بالا‌تر می‌روند و چشم‌ها باز‌تر می‌شوند
  2. خشم: دهان حالت منحنی به سمت پائین می‌گیرد. نوک ابرو‌ها به سمت داخل و پائین می‌روند و چشم‌ها باز‌تر می‌شوند.
  3. ترسیده: دهان به شکل نامنظمی پهن می‌‌شود، ابرو‌ها با حالتی غیر طبیعی بالاتر می‌روند و چشم‌ها باز‌تر می‌شوند.
  4. غم: دهان حالت منحنی به سمت پائین می‌گیرد. نوک‌ ابرو‌ها به سمت بالا می‌رود. چشم‌ها کمی بسته می‌شوند.

اینها حالات اصلی یک چهره هستند و ما مداوم آنها را در طول زندگی تجربه می‌کنیم. اصلی‌ترین حالات چهره‌ای که شما باید یادشان بگیرید این چهارتا هستند. با استفاده از این چهار احساس، ما می‌توانیم احساسات دیگر را نیز طراحی کنیم.

دو احساس کمتر شناخته شده دیگر نیز هستند که دسته «احساسات پایه» را تشکیل می‌دهند:

  1. متعجب: دهان نیمه باز است. ابرو‌ها با حالت غیر عادی بالاتر می‌روند. چشم‌ها بازتر می‌شوند.
  2. شکه شده: دهان به شکل نامنظمی پهن می‌شود، نوک ابرو‌ها به سمت پائین می‌روند. چشم‌ها بسته می‌شوند.

«حالا اصلا چرا باید این دو احساس را از دسته اولی جدا در نظر بگیریم؟»

جواب ساده: چون که این دو احساس ترکیب‌هایی از احساسات اصلی هستند.

 

حالا که شما با احساسات اصلی آشنا شدید، شاید با خود فکر کنید که چرا انقدر کم هستند؟‌ دقیقا بمانند رنگ‌های اصلی، که ترکیب آنها با هم می‌تواند رنگ‌های دیگری ایجاد کند، ترکیب احساسات اصلی نیز می‌تواند باعث ایجاد شدن احساسات نو دیگر شود. به ادامه مقاله توجه کنید:

دقت کنید که ما برای ساختن چهره خواب آلود، حالت ابرو چهره خوشحال را گرفتیم و با حدودی از چهره غمگین ترکیب‌اش کردیم.

 

احساسات  هم‌خانواده

قسمت جالب قضیه هنوز تمام نشده. احساسات هم‌خانواده آن دسته احساساتی هستند که با تغییر دادن تنها یک بخش از چهره، یک حس جدید می‌سازند.

دقت داشته باشید که در دو تصویر و چهره بالا، تنها دهان است که طراحی متفاوتی دارد. ما می‌توانیم دو حس کاملا متناقض را تنها با جایگزینی یک قسمت از چهره ایجاد کنیم. به مثال رو به رو دقت کنید:

اینبار ما از دهان و چشم‌ها برای ساختن یک حس نو استفاده می‌کنیم.

نه تنها احساسات اصلی می‌توانند به ساختن احساسات ثانویه کمک کنند، بلکه از احساسات ثانویه نیز می‌توان برای ساختن احساسات ثالث نیز استفاده کرد.

بی نظیر است، نه؟ با استفاده بردن از این تکنیک‌ها می‌توانید ده‌ها و یا صد‌ها چهره و حس مختلف برای طراحی‌های خود بسازید.

 

احساساتی که از وضعیت‌های جسمی ایجاد می‌شوند

احساسات حاصل از وضع جسمی احساساتی هستند که شبیه به احساسات اصلی هستند، تنها با این تفاوت که مدل‌های مختلف و غیر قابل پیش بینی می‌توانند داشته باشند.

ما می‌توانیم یک حس از این دسته را تنها با اضافه کردن یک جزئیات کوچک بسیار بیشتر نمایانش کنیم، برای مثال اضافه کردن چکیدن قطره‌های عرق، بمانند تصویر رو به رو:

 

بیایید یک نمونه دیگر از عکس العمل جسمی را ببینیم که ما زیاد روی آن کنترلی نداریم. در این نمونه کاراکتر ما با جریان برق برخورد داشته است. در چشمی به هم زدن: تمام کنترل خود را از دست می‌دهید.

از آنجایی احساس شوکه شدن احساسی است که ما زیاد کنترلی روی آن نداریم، و ما در کارتون می‌توانیم با زیاد کردن پیاز داغ حس آنرا بهتر منتقل کنیم، این احساس تمایز چندانی ندارد. برای مثال در این تصویر ما روی دهان کاراکتر گزافه گویی کرده‌ایم.

به این موضوع نیز دقت داشته باشید که احساسات اصلی ثابت هستند. حس شوکه شدن با وجود اینکه یک حس غیر قابل مدیریت است، باز یک گونه از حس ترس است. نکته جالب‌تر این است که ما در دنیای واقعی این احساسات را تجربه می‌کنیم، بدون آنکه از چگونه به وجود آمدنشان خبری داشته باشیم، چراکه ما در معرض مواجهه با عوامل بیرونی و بسیار جزئیات دیگر هستیم.

 

شدت و نکات جانبی

حالات چهره کارتونی فقط به یک طیف از احساسات محدود نیستند. بسته به شدت یک احساس، ما می‌توانیم نسخه‌های گوناگونی از آن بسازیم.

سوای از شدت، ما می‌توانیم عناصر جانبی دیگری به احساس تزریق کنیم تا بهتر منتقل شود. ما در تصویر اول چکیدن چند قطره عرق از پیشانی کاراکتر را برای پررنگ نشان‌ دادن حس ترس اضافه کردیم. در تصویر دوم ما زبان کاراکتر را بیرون گذاشتیم تا بیشتر حس را منتقل کند.

 

برگردیم سر حس ترس، بیایید روی تصویر بیشتر کار کنیم تا حس دلهره بیشتری انتقال دهیم.

 

زوایا را تغییر دهید

برای اینکه احساسات را بیشتر و بهتر منتقل کنید و به راه مواثرتری برای انتقال آن برسید، می‌تواند مفید باشد که زوایای سکانس‌ها را با زاویه‌هایی غیر عادی نیز امتحان کنید. به این ترتیب زمانی که شما مخاطب را از زاویه‌ای که با آن آشنایی ندارد با صحنه‌ای مواجه می‌کنید، حس را بهتر انتقال می‌دهید و به آن پویایی می‌دهید. دقت کنید چگونه وقتی ما زاویه را از بالا به پائین تعیین می‌کنیم حس تحقیر شدن کاراکتر ما بهتر منتقل می‌شود و او را در برابر تهدید شکننده و ناتوان نشان می‌دهد. در حالت عکس آن نیز، زمانی که ما دوربین را از پائین به بالا قرار می‌دهیم، کاراکتر حتی بیشتر تهدید آمیز جلوه می‌کند. آن چانه قلمبه و نیشخند و نور تابیده شده کمک می‌کند تا هر چه بیشتر این حس منتقل شود.

در استایل کارتونی، کاراکتر‌های تهدید آمیز معمولا چانه‌های بزرگ‌تر و چشم‌های کوچک‌تر دارند. در دست دیگر کاراکتر‌های ضعیف چشم‌های درشت‌تر و نمایان‌تر دارند، و همیشه چانه‌های کوچک‌تر دارند. تلاش کنید این تکنیک‌ها را در طراحی‌های خود اعمال کنید، نتیجه‌اش را می‌بینید!

 

با باور‌های عمومی اجتماع بازی کنید

برای اینکه بتوانیم از باور‌های عمومی اجتماع را در کاراکتر‌هایمان بیشتر استفاده ببریم، می‌توانیم تغییرات و جزئیات کوچکی را به فضای کار اضافه بکنیم. با برخی از تکنیک‌ها شاید بتوان اینکار را مواثرتر نیز انجام داد، چراکه ما در زندگی‌مان باور‌هایی داریم که به انتقال شدن این موارد کمک می‌کنند. و این مسبب از عوامل بسیاری است، از تلوزیون گرفته تا فیلم و هر شخصی که در زندگی ما حضوری داشته باشد.

در تصویر زیر به مرد الکی توجه کنید: موهای آشفته، چشم‌هایی که دارد از حدقه بیرون می‌زند و دهان خالی از دندان؛ به بهترین شکل حس یک الکلی به درد نخور منتقل می‌شود. ما در دوره‌های مختلفی بزرگ شده‌ایم که در آنها یک شخص الکی با این چنین ظاهری توصیف شده است. متقابلا شخصی هم که مریض باشد همیشه دماغش بزرگ‌تر است و سنش هم زیاد است. چشمانش بسته است و آب دارد از سر و صورتش می‌ریزد، کاملا چهره یک شخص مریض.

حالا یک مثال دیگر، تصویر زیر می‌تواند با توصیف‌های مختلفی ارائه شود. من می‌توانم بگویم مردی که در بالای تصویر است دچار غم شدیدی است و مردی که در پائین تصویر است بسیار خشمگین است.

حالا بیایید با اضافه کردن چند جزئیات این تصویر را تغییر دهیم. متوجه شدید؟ تنها با دادن دستمال کاغذی و چند قطره اشک باعث شدیم که هر دو آنها در حال گریه باشند.

 

سیگنال‌های چهره

زمانی که ما برای ابراز احساس‌های گوناگون به اشخاص از حالات چهره گوناگون استفاده می‌کنیم، چهره ما نقش متمایزی بازی می‌کند. این به این خاطر است که درست مانند احساسات به وجود آمده از وضعیت جسمی که ما رویشان کنترل زیادی نداریم، به گونه‌های متفاوتی رفتار می‌کنیم  که غالب‌شان نیز دلی هستند.

ما در تصویر زیر یک نمای کامل از رد و بدن شدن احساس را می‌توانیم مشاهده کنیم. بزرگوار با رخ عقاب دل بانو را می‌برد. و او با یک نگاه حاکی از تحسین به این رخ پاسخ می‌دهد. فکر می‌کنید یا علی گفت و عشق آغاز شد؟

بیایید به مثال دیگری نگاه کنیم. تصویر زیر یک سکانس رایج در کارتون‌ها است. دختربچه با اینطوری نگاه کردن همیشه آن چیزی می‌خواهد را به دست می‌آورد.

حالا بیایید فضای سکانس را عوض کنیم. اینجا ما فقط جهت چشم‌ها را تغییر دادیم، که دارند به کسی پشت سر دختربچه نگاه می‌کنند. تنها همین تغییر کوچک در نگاه این بچه را خیلی بامزه‌تر می‌کند، نه؟

 

نتیجه گیری

اگر شما در ابراز احساسات در کاراکترتان به مشکل برخورده‌اید، یکی روش عالی برای بهتر نشان هر کدام از این احساسات، تقلید کردن این احساسات توسط خود شماست. با این روش شما بهتر این احساسات را درک خواهید کرد و مدل کار بهتری نیز برای خودتان دست و پا خواهید کرد.

حالات چهره بحثی عمیق است که بسیار فراتر از نشان دادن احساسات در کاراکتر‌های است. همان‌طور که قبل‌تر هم اشاره کردیم، ما مرد‌ها مثلا، روی احساسات‌مان کنترل کامل داریم، فقط زمانی که دختر کوچولویمان صدا می‌زند «بابایی...»، هر اتفاقی ممکن است بیافتد، اما نه گفتن به آن فسقلی نه.

آیا می‌خواهید یک تجربه عالی بسازید؟‌ اعضای خانواده را صدا کنید تا با هم عکسی بگیرید. دقت کنید که هر کدام‌شان چگونه لبخند می‌زنند. اینکار حسی است ما روی آن کنترل داریم، آنها عملا دارند ادای خندیدن در می‌آورند. اگر می‌خواهید حس واقعی‌تری نسیب‌تان بشود، آنها را با پخش اسکرین چت دوران دبیرستان‌شان تهدید کنید تا ببینید حس ترس واقعی، چطور جلوه می‌کند.

امیدوارم این مقاله به شما قوت قلب کافی برای تمرین کردن آنچه که اینجا یاد گرفته‌اید را داده باشد، تمرین روی اینکه در

کاراکتر‌های مختلف چطور احساسات مختلف را بروز دهید. فراموش نکنید که در هنگام طراحی کارتون، در غالب مواقع تا جا دارد باید پیاز داغ احساسات را زیاد کنید و حتما، حداقل مفاهیم‌شان را بدانید تا بتوانید کار بهتری ارائه دهید.

منبع: آرت تول

rich_text    
Drag to rearrange sections
Rich Text Content
rich_text    

Page Comments