فیلم های دیستوپیایی مشابه دونده هزارتو کدامند؟

Drag to rearrange sections
Rich Text Content

فیلم‌های دیستوپیایی از اون ژانرهای خفن سینمایی‌ان که یه دنیای تاریک و معمولاً آینده‌نگرانه رو نشون می‌دن، جایی که اوضاع حسابی بهم ریخته‌ست. تو این فیلم‌ها، جامعه‌ها زیر فشار سیستم‌های دیکتاتوری، تکنولوژی‌های کنترل‌گر یا فاجعه‌های محیط‌زیستی و اجتماعی گیر کردن. داستانا معمولاً درباره از دست دادن آزادی، نابرابری‌های وحشتناک و تلاش آدما برای زنده موندن یا گرفتن حقشونه. این ژانر فقط برای سرگرمی نیست، بلکه مثل یه آینه باعث می‌شه به دنیای خودمون نگاه کنیم و درباره آینده‌ای که ممکنه در انتظارمون باشه، هشدار می‌ده.

 

یه نکته باحال درباره این فیلم‌ها اینه که دنیایی رو نشون می‌دن که نظم توش به شکل عجیب و غیرانسانیه. مثلاً ممکنه یه دولت دیکتاتور باشه که با دوربین، تبلیغات یا زور همه رو کنترل می‌کنه، مثل چیزی که تو فیلم 1984 (بر اساس رمان جورج اورول) می‌بینیم. یا مثلاً تو ماتریکس، تکنولوژی طوری همه رو اسیر کرده که آدما نمی‌فهمن تو یه دنیای مجازی گیرن. بعضی وقتا هم فاجعه‌های محیط‌زیستی یا نابودی تمدن، مثل مکس دیوانه: جاده خشم، دنیا رو یه جای خشن می‌کنه که همه برای یه ذره غذا یا آب می‌جنگن. یه نمونه دیگه فیلم دونده هزارتو. هست که توش یه گروه جوون تو یه هزارتوی عجیب و غریب گیر افتادن و باید با خطرای مرگبار و رازهای پشت پرده مبارزه کنن تا بفهمن چرا اونجان و کی پشت این ماجراست.

 

شخصیت‌های این فیلم‌ها معمولاً کسایی‌ان که جلوی این سیستم‌های ظالم وایمیسن. ممکنه یه قهرمان تک‌وتنها باشن، مثل کتنیس تو هانگر گیمز که می‌خواد همه‌چیز رو عوض کنه، یا آدمای معمولی که کم‌کم می‌فهمن باید مقاومت کنن، مثل توماس تو دونده هزارتو که با شجاعت و کنجکاوی سعی می‌کنه رمز و راز هزارتو رو حل کنه و دوستاش رو نجات بده. این داستانا پر از سؤالای فلسفی‌ان: آدمیزاد یعنی چی؟ آزادی به چه قیمتیه؟ تکنولوژی قراره نجاتمون بده یا نابودمون کنه؟ این سؤالا با فضاهای سرد، خاکستری و غم‌انگیز فیلم‌ها قاطی می‌شه و باعث می‌شه هم حال کنی هم مغزت به کار بیفته.

 

این فیلم‌ها خیلی وقتا یکیشم مثل فیلم سنت شکن دارن درباره مشکلات امروزی هشدار می‌دن. مثلاً وال-ای نشون می‌ده اگه حواسمون به مصرف‌گرایی و محیط‌زیست نباشه، زمین می‌شه یه زباله‌دونی. یا فرزندان انسان که توش ناباروری دنیا رو به لبه پرتگاه برده، به مسائلی مثل مهاجرت و نابرابری اشاره داره. دونده هزارتو هم با نشون دادن یه سیستم مرموز که جوونا رو تو موقعیت‌های خطرناک آزمایش می‌کنه، به موضوعاتی مثل کنترل، آزمایش‌های غیراخلاقی و مقاومت در برابر قدرت‌های پنهان می‌پردازه. این توانایی ژانر دیستوپیایی برای قاطی کردن سرگرمی با نقد اجتماعی باعث شده یکی از قوی‌ترین ابزارهای سینما برای به چالش کشیدن فکر آدما باشه.

 

خلاصه، فیلم‌های دیستوپیایی از قدیم مثل متروپلیس تا جدیدترا مثل بلید رانر ۲۰۴۹ و دونده هزارتو همیشه پرطرفدار بودن، چون داستانای متنوع و باحالی دارن. این فیلم‌ها بدترین سناریوهای ممکن رو نشون می‌دن تا ما رو به فکر بندازن که انتخابای امروزمون چه تأثیری روی آینده داره و چطور می‌تونیم دنیای بهتری بسازیم.

rich_text    
Drag to rearrange sections
Rich Text Content
rich_text    

Page Comments